نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - صدای العفو
قسمت سوم خاطرات شهید «مهدی هروی»
خواهر شهید «مهدی هروی» نقل می‌کند: «مهدی گفت: بچه‌ها گیر افتاده بودند. وقتی رسیدیم آنجا یکی گفت: دیشب یکی از بچه‌ها خواب دیده، آقایی بهش می‌گه به افراد بگو ناراحت نباشن. فردا صبح سرباز‌های من به کمک شما می‌آن! شما اومدین. ما سرباز‌های آقا هستیم.»
کد خبر: ۵۶۵۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۲۸